مامان بهم زنگ زد باز در مورد مبلها صحبت کرد
بهم گفت شاید یک راهی جلوی پام بذاری
دیگه نتوانستم تحمل کنم
به عنوان یک مادر چه راهی پیش پای من گذاشتی؟
من از روی آزمایشهایم میدانم 31 ساله هستم
ناراحت شدم قطع کردم گربه کردم
بعد یادم افتاد پشت در دکتر گریه نکردم که امروز بذارم کسی منو بشکونه
شیمیدرمانی رو تحمل نکردم که اینطوری بمیرم
خانوادهی پی یر حذف شدن
همکارا حذف شدن
دوستا حذف شدن
مامان بابا حذف شدن
تنها پی یر مونده
آیا بعدا پشیمان میشم؟